کد مطلب:27927 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:98
زید گفت:او دختر برادرم است و من به او سزاوارترم. علی علیه السلام گفت:دختر عمویم است و من او را [ از مكّه ]آورده ام. جعفر نیز گفت:دختر عمویم است و خاله اش نزد من است. پیامبرصلی الله علیه وآله گفت:«جعفر! تو او را ببر كه از دیگران به [ نگهداری ]او سزاوارتری». پس گفت:«امّا تو - ای زید! - آزاد شده منی و من، مولای تواَم. و امّا تو - ای جعفر! - در خَلق و خُلق، شبیه منی. امّا تو - ای علی!- برای من، به منزله هارون برای موسی هستی، جز در پیامبری».[1].
474. تاریخ دمشق - به نقل از عبد اللَّه بن جعفر -:چون دختر حمزه به مدینه آمد، علی علیه السلام و جعفر و زید، هر یك سرپرستی او را ادعا كردند. پیامبر خدا گفت:«دلیل هایتان را بگویید».